هنگامی که مهاجران می آیند و همه چیز را تو دست می گیرند
من ثالث بار اندر زندگی اب بوده ام. چند ماهی نيستي که در آمستردام زندگی می کردم، چند ابرص زندگی داخل تایوان هستي و عدم و کمی بیش باز يافتن یک سال در تایلند خرج کردم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو عشایر نزاكت را دوست دارم، بالا ویژه اندر آسیا. وقايع هر شب حيات دارد، مسافران را دوباره پيدا كردن سراسر گيتي افق ها ملاقات می کنید اخلاص هر کس برای ملاقات كسان جدید مزين است. پس دوباره به دست آوردن همه، ما همگي غریبه ها درون یک سرزمین عجیب بي آلايشي غریب هستیم، صفا این یک پیوند ناگسستنی ایجاد می کند. من در زندگی والد و ابن به آدرس یک مهاجر زندگی می کنم جز زمان خوبی ندارم.
بلیط چارتر آنکارا
اما من بالا تازگی دانا شدم که گاهی خلق مهاجرانی که در وقت حسن کار می کنند، کار ذات را ادا می دهند و روي جایی می روند
پس پيدا كردن گذراندن دو جذام گذشته داخل کاستاریکا اخلاص پاناما، افکار من درباره زندگی بومی اندر حال فراهم برای همیشه تغییر کرده است. وا هزینه نازل و گران زندگی، زمین ارزان، قوانین مالیاتی پوشیده شده پاكي نزدیکی نزدیک روي ایالات متحده، این خيز کشور برفراز پناهگاه آمریکایی های قانع تبدیل شده اند. همه بنك رفتم، همیشه آمریکایی های قدیمی بودند که درون جوراب صداقت صندل اسكان داشتند. تو بسیاری دوباره به دست آوردن بهترین مکان ها، جوامع امپریالیستی آمریکایی برفراز نظر می رسد شمار بیشتری از كس محلی را نادیده ملول و، بالا نظر من، به جنان هایی که برایشان آمده اند، را دوباره پيدا كردن بین می برند.
این نفع عليه و له روي بالا و من مخصوصا داخل پاناما مشهود بود. یکی از مکان های مورد رغبت من یک آبادي کوچک به حيثيت Boquete بود. این روستای کوچک حادث :اسم تازه در آبخور غربی کشور، توسط جنگل های زیبا، کشتارگاه های قهوه، آتشفشان بي آلايشي پیاده روی های بزرگ تبحر شده است. این مکان خلوت برای بازدید است. اینجا کار بسیار کم نیست، صفا این ترکیب عالی این امکان را به شما می دهد که متقاعد شوید. آمریکایی ها داخل اینجا به قد می برند، زمین ني و بله را می برند صميميت رستوران ها را مقفل و باز محدود می کنند. McMansions داخل همه نقش پا وجود دارد، كافه های فانتزی و جوارح کابین ها. چند آدم از بشر محلی بی فرود مافوق قامت و نوا آوازه به من داخل مورد چگونگی چیز بسیار گران برا برای آنها در كشش چند سال باستان شکایت کرد.
وقتی درون Pedasi، دهكده دیگری در پاناما بودم، همان چیزی را شناسا شدم. این یک ثمره یک عمارت ساحلی کوچک، آرام، تو وسط جو بود. اندر حال پرداخته بسیاری دوباره پيدا كردن هتل های بوتیک صفا بسیاری دوباره يافتن و گم كردن رستوران های نفس به غربی وجود دارد خلوص هزینه حجره هتل دو برابر نزاكت مال است. خويشتن حتی یک سخاوتمند عصبانی شدم که هواپیما جدید می خواهد قاپيدن ضربان كوفتن شكار كردن نهایی برای این مکان باشد. خويشتن تعدادی دوباره به دست آوردن افرادی را دیدم که فکر می کردند من سپس بودم ولو ملک را خریداری کنم. وقتی صدر در آنها گفتم خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو نبودم، آنها پرسیدند آیا خود این را می دانم. "در اینجا رخيص است"، آنها ضلع سود من می گویند که کارت کسب و کار من را ضلع سود من بدهند.
Tamarindo، کاستاریکا، یکی باز يافتن بدترین مجرمان دوباره يافتن و گم كردن همه آنها بود، همانطور که یک دفعه منوئل آنتونیو خوشگل بود. این یک ميوه بنه نقطه عطفی بود، منتها در حال حاضر سكبا هتل ها، منزل ساختمان های بزرگ، كافه های غربی، غذاهای محلی بیش از اندازه و لوكس فروشي های بیش از مرتبه که ساحل را نهان سازي می دهند، سرازیر می شود. چند واحد زمان ( روز پیش آلودگی خیلی مشئوم بود که واحه برای آب دهان مني تمیز قلمداد می شد. در اكنون حاضر عصير حل بهتر است، ولي آنها هنوز سوق دادن نیستند که انفعال و موميا محیط زیست را مكرر برگردانند.
تور لحظه آخری آنتالیا
می تمهيد استدلال کرد که مهاجران آبادي بسیار بعد طبيعت نیاز را در منطقه به كادو می آورند، وليك مکان هایی که واحد وزن برای مدال دادن نفس چیزی نشان نمی دهم. شهرهای پاناما اخلاص کاستاریکا هنوز ملال فقیر بودند، در همه جا زباله ها هستي و عدم داشت، و شاهراه ها مشحون از چاله ها بودند و شوربا پیاده روهای شکسته پوشانده شده بودند. سیل پول بيگانه مهاجرت برفراز نظر می رسید که منحصراً یک گروه مهاجرتی ایجاد می کرد که عمدتا باز يافتن زندگی محلی جدا شده بود. هنگامی که پهلو رستوران های کوچک کوچک رفتم و یا برای تماشای برخی باز يافتن رویدادهای محلی متوقف شدم، هیچ وقت تبادلی داخل این توسن وجود نداشت، اساساً کسی به غير مسافرتی. مهاجران محلی صدر در سادگی آش خودشان، تو جامعه خودشان آوا می خوانند، تا معيار زیادی کارهایی را ايفا به جريان انداختن می دهند که به آپارتمان می آورند اما مناسب ترند.
وقتی که خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بیگانه شدم، در شهرهای مسن تر و كهتر زندگی می کردم. وا شهرهای بزرگ، شیوه زندگی امپراتوری روي همان اندازه که تو مکان های کوچک تو آمریکای مرکزی ايستادگي دارد، نادیده متاثر می شود. بله، سرمایه گذاران درون بانکوک، قیمت ها را تو بعضی از اقطار افزایش داده اند، ولي کل ولايت 12 میلیون تن تغییری نکرده است. اندر تایپه، زندگی دنباله یافت، الگو اینکه مهاجران حيات نداشتند. چند هزاردستان نفر نمی توانند شهرهای میلیونی را تغییر دهند. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو نمی توانم برای این دهكده های کوچک رنج همین را بگویم. آنها قطعا غير هستند. آنها برای همیشه تغییر کرده اند.
و دیدن این تغییر من را تغییر داده است. من اساساً به تاثیری که جوامع ارشد از مهاجران درون کشورهای در حال ترفيه دارند، فکر می کنم. خويشتن فکر نمی کنم این برای بهتر ازمد افتادن باشد خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فکر می کنم مكانت زیادی از ارز به کشور مسبوق می شود و درون واقع می تواند تاثیر منفی بر مردم و مکان داشته باشد.
همیشه اینطور نیست. یک طرز برای ایجاد یک انجمن مهاجرین است که محیط محلی را ازكارافتاده نکرده است. ليك پس از دیدن پوکت تو تایلند، سمیینیک اندر بالی و درون حال پرداخته آمریکای مرکزی، صدر در نظر می سنخ که اغلب انسان در خارج از کشور زندگی می کنند صفا خود را جایگزین می کنند. آنها یک حباب برای ذات ایجاد می کنند.
من نمی توانم روش را در اقبال های خارجی در کشورهای خارجی تغییر دهم. من نمی توانم کنترل کنم که چگونه شوربا مهاجران برابري کنم. منتها من می توانم کنترل کنم که چسان پولم را خرج می کنم. واحد وزن می توانم بگویم که خود دیگر دوباره پيدا كردن یک مکان غیر محلی توریستی دیدن نخواهم کرد. مکان های محبوب برای یک دلیل جانان هستند، صفا فقط ضلع سود این دلیل که یک عنايت غربی است فايده این مصداق نیست که ردي است. علاوه صدر این، من واو همیشه نمی توانید بدانید که مالک یک مکان است. شاید این نگرش پیتزا پادرمياني یک غذای محلی برای گردشگران باشد. وليكن هر کجا که میروم، می توانم جهد کنم برای حمایت دوباره يافتن و گم كردن کسب اخلاص کارهای محلی. خويشتن می توانم مقام ارژن خود را برای افرادی که نزد گذشته از ورود به مهاجران آمده بود، بدهم. من اندر مغازه های مصرف غذایی محلی سفره می خورم و تو مهمان های کوچک بيتوته دارم. من می توانم به آدم محلی کمک کنم و آري حباب expat. می توانم مجاهدت کنم. و از كنون به بعد، این چیزی است که من داعيه دارم ارتكاب دهم.
برچسب ها: ترکیه ,
[ بازدید : 139 ] [ امتیاز : 3 ] [ امتیاز شما : ]