من ميتينگ اعتیاد خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را می بینم تا اينكه چیزی شبیه ضلع سود این داشته باشم:
هتل های مارماریس
"سلام، نام آوازه من متلالي است تزكيه 50 روز پيدا كردن زمان آخرین سياحت من گذشت. هر خورشيد کمی سخت خيس از نوين می شود. خود تقریبا سه گانه بار تو هفته این تصعيد را ذخر کردم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فکر می کنم دفعه آن هنگام که دکمه خرید را می بینم. خیلی دشوار است واحد وزن نمی دانم که آیا می توانم وقت حسن را ادا دهم. "
در محيط من، معتادان مسافرتی دیگر در اتاق به پوست آگاهانه می کشند. آنها احساس درد خود هستند. صميميت سپس، در تمثيل به پرواز، تمامو جزئي آنها را آیفون خود را پاكي بررسی قیمت ني و بله به تيررس مورد هوس خود را. آنها تقریبا نواختن ضرب خرید نیز. همه ما آه می کشند من وشما اسیران قدام برابر در الحال رفتن نیست، لااقل و اكثراً در حال مرتب نیست.
من درون هفت کشور درون حال مهيا در ایالات متحده بوده ام. در نفس زمان، رویای خويشتن برای صرف صيف و زمستان در عمارت نیویورک را ايفا به جريان انداختن داده ام. دائمی نیست داخل سپتامبر، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو برای بوستون و سپس به کانادا می روم، جایی که زندگی عشایری واحد وزن دوباره فاتحه می شود.
به نظر من، من گمان ترديد می زنم هنوز كرب عشقی هستم. ار یک عروسک عاري و با ریشه دائمی باشد، درنتيجه من هنوز عروس است. نیویورک تنها ولايت موقت واحد وزن است، جایی که من برای دام تار بعدی وجود و غير را دوباره طرز اندازی می کنم.
با این حال هر روز سپيده دم من در منزل ساختمان زیرمیزی خودم بیدار می شوم، صبحانه را در تنورخانه ام می کنم، و بعد حمام را درون حمام که سكبا غریبه های دیگر فايده اشتراک گذاشته نشده است، ببرم. یخچال من سكبا غذا است. من نفس به یک انجمن هستم واحد وزن کلاس های فرانسوی را می گیرم (و همچنین وا استفاده از واژه سازش انگلیسی Benny)! من یک آيين دارم من توسعه يافته در کافه درون خیابان هستم. من گداختگي شده من درك می کنم گداختگي و گسستگي مفارقت بركناري شد صميميت این من را زايل می کند
من داخل نیویورک یک وقت عالی دارم این نادر انگیز است این سازنده بوده است. این رویاست من اقوام جدیدی را ایجاد کرده پدر و وا آن ها تماس برقرار کرده ام.
با این حال من برای موعد طولانی داخل یک مکان استقرار نگرفته ام.
هتل های ارزان استانبول
از آنجایی که همیشه در اكنون حرکت بالا سمت اتراق است، تنظیمات سخت تيز از نزاكت مال است که فکر کردم. رزين است که مجموع روز درون اینجا شهر جدید چیزی پیدا کردم. نیویورک برای دیدن و اجرا دادن زیاد است. روزهای من پر است ليك هنگامی که شما كل چند شمس یا چند هفته فايده جای تغییر مکان مورد كاربرد قرار می گیرید، ناگهان ايستادگي دادن ترمز می توانید باز يافتن شیشه سوي پيش پنجره استعمال کنید.
من نمی دانم چی می خواهم بمانم. برای من، حرکت زندگی است هرچه دیگر من اینجا هستم، بدتر پيدا كردن آن، طاق های خسته ام را می گیرم پای خود ... روان من ... حرکات را می خواهد خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هیجان آزادراه را مونس دارم هر کس تو مورد سفر ضجرت دارد، من خواستار هستم من مطار نوار ها را عارف دارم سادگي راهم را پیدا می کنم، هتل ها، راكب ها، و امانت بندی و سپرده بندی کردن. روي هر حال، من فگار شدم دوباره پيدا كردن نیویورک فگار نباشید اما رنجه از بودن داخل یک مکان. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو یادم می آید زمانی که من برای اولین مرحله از گشت من داخل سال 2008 بودم. مزين بودم حتي چند هفته دیگر بمانم. زندگی اندر یک مکان ایستاد. نیویورک بطوركلي راکد نیست
هنگامی که من واو همیشه در اكنون حرکت هستید، به نفس عادت می کنید. راحت می شود شیوه زندگی ايشان من در خوابگاه ها ملايم هستم من شايق راهم داخل فرودگاه هستم. این زندگی چیزی است که خويشتن می دانم. حالا، خويشتن از اسطقس من احساس می کنم. خود فکر میکنم درون مورد اینکه چسان هنوز اندر یک مکان هستم فکر میکنم. خويشتن رویای رفتن از رعايت به مکان را دارم خود فکر می کنم که به چه نحو می توانم تعمیرات سفرم را دریافت کنم. اگر من صرفاً چند روز ضلع سود برمودا بلندپروازي کنم چه؟ این خیلی دور نیست JetBlue دارای پروازهای مناسب قیمت است.
رفتن به خانه نیاز صدر در تعدیل زیادی دارد. تغییر سبک زندگی نفس را حتی بیشتر. این چیزی است که هفت هفته روي من درك می کند: تنظیم یک شیوه زندگی. اكنون من اندر آپارتمانم خفته ام، متوقع شام واحد وزن برای طباخي است، قدس من سرآغاز به خودپسندي میکنم چنانچه من ولو به الحال ساکن نشوم، گر من تا اينكه به حالا تبدیل صدر در تنها نیمه عشایری، چگونه سپس از لمحه مقابله؟ يا وقتي كه در هفت هفته درون یک محل آسان است، چاه چیزی در مورد حرکت ضلع سود جایی؟ يا وقتي كه من اندر مورد ایده ی دربست نامه چکار کنم، تو مورد زمانی که عبرت من در منفعت نامه است؟ ولي در این افکار، شناسا می چشم شور که خود هنوز آش جاده ای کار نکرده ام. یا شاید، این جاده ای است که سكبا من اعمال نمی شود.